4 مرحله ابتدایی تا سخنران شدن و ورود به حرفه سخنرانی
تا به حال به فرآیند کسب مهارت و آن چه که منجر به “حرفهای” خوانده شدن افراد میشود فکر کردهاید؟ به این که چه طور از یک دانشآموخته معمولی به یک استاد یا متخصص خبره تبدیل شوید و در همان زمینه پیشرفت کنید؟ برای سخنران شدن و ورود به حرفه سخنرانی مشابه به هر حرفه دیگری مراحلی وجود دارد که باید از آنها گذر کرد.
این که بدانید آیا واقعا لیاقت سخنرانی در جمع را دارید و از عهده این کار بر میآیید هم به واسطه همین مراحل ابتدایی مشخص میشود. فرض کنید شما مهارتهای اولیه را برای اجرای یک سخنرانی دارید. یک متن آماده، یک سالن مجهز و مخاطبان مشتاقی که همیشه در پی کسب تجربه و استفاده از معلومات شما هستند. اما اگر تا کنون تجربه سخنرانی نداشتهاید ورود به این حرفه و سخنران شدن میتواند ریسک بزرگی باشد!
مراحلی که در ادامه بررسی میکنیم کمک میکنند تا بهتر متوجه شوید آیا زمان سخنرانی و ورود شما به این حرفه فرا رسیده است یا نه.
مراحل ابتدایی تا سخنران شدن و ورود به حرفه سخنرانی
در طول تمرین بسیاری از ضعفهایی که شاید تا زمان سخنرانی از آنها باخبر نمیشوید آشکار میشوند. مثلا حین تمرین است که متوجه میشوید به خوبی و روان نمیتوانید یک کلمه مهم از منبع انگلیسی را تلفظ کنید. اصلا بلند خواندن شما را با شرایط متفاوتی رو به رو میکند که هرگز هنگام روخوانی بدون صدا یا با صدای آرامتر آن را تجربه نکرده بودیدو …
مرحله اول: سخنرانی بازی با کلمات است
در سخنرانی این کلمات هستند که تکلیف همه چیز را مشخص میکنند. شاید ابتدا به ساکن با استفاده از یک متم طولانی سخنرانی کنید. به مرور با استفاده از کلمات کلیدی سخنرانی را پیش ببرید و در نهایت حافظه شما جایگزین تمام کاغذهایی شود که پیش از این همراه خود میبردید.
شاید مهمترین فاکتور برای سخنران شدن به خاطر سپردن همین کلماتی باشد که هر لحظه بخواهید با آنها بازی کنید. فراموش کردن کلمات حین صحبت کردن مخمصهای است که قبلا بارها بدان اشاره کردهایم و گفتهایم سخنرانان با آن درگیر هستند.
قبلا تصور می شد فراموش کردن کلمات فقط به زمانی مربوط می شود که ما قصد مکالمه با کسانی را داریم که با ما هم زبان نیستند. در این صورت کاملا طبیعی است اگر معادل واژگان انگلیسی را فراموش کنیم و با این که از ذهنمان عبور می کنند نتوانیم آن ها را تلفظ کنیم. اما داستان درست از آن جایی آغاز می شود که ما گاهی کلمات ساده ای مثل در، پنجره، اسامی ماشین ها، برخی از کلمات علمی و به طور کلی آن چه که قصد داشتیم به زبان بیاوریم را فراموش می کنیم!
اگر شما هم در این لحظات دردناک گرفتار شده اید حتما می دانید که فراموش کردن کلمات حین صحبت کردن چه قدر روی اعتبار و حسن شهرت گوینده به عنوان معلم، استاد یا سخنران تاثیر می گذارد.
مرحله دوم: من میتوانم صحبت کنم!
وقتی که به مرحله دوم میرسید متوجه میشوید که سخنرانی چیزی فراتر از بازی با کلمات است و تنها به واسطه توانایی صحبت کردن و به زبان آوردن کلمات شما سخنران ماهری نیستید!
سخنرانان در این مرحله نگرانی متفاوتی دارند. این که آیا کلماتی که به کار میبرند قابل فهم هستند و مخاطبان میتوانند درک کنند یا نه. این که سخنرانی دارای جریان قابل درک و ملموسی است که دیگران از شنیدن آن به وجد آیند یا نه.
مرحله سوم: سلام به همه!
سخنران شدن زمین تا آسمان با توستمستر بودن تفاوت دارد. یک توستمستر در جایگاه مختصری که دارد به معرفی بخشهای مختلف و سخنرانان میپردازد و از این دشواریهای کار یک سخنران را ندارد.
مرحله چهارم: بداهه گویی
بداهه گویی نه تنها یک فن بلکه یک هنر است. هنر خلق چیزهای جدید در کم ترین زمان و با حداقل امکانات. بدیهه پردازی در تمام علوم دیده می شود. رایج ترین آن را در موسیقی و نواختن یک آهنگ می بینیم که هنرمند بدون آمادگی قبلی شروع به نواختن قطعه ای دل انگیز می کند و تحسین تماشاگران را نیز بر می انگیزد. اما بداهه گویی در فن بیان امری پیچیده تر است؛ چرا که شما زمانی مجبور به بداهه گویی می شوید که معمولا در شرایط عادی قرار ندارید.
این که در مهارت بداهه گویی به بهترین سطح برسید لازم است از همین امروز برای سخن گفتن جلوی آینه استفاده کنید. آن چیزی که در موفقیت شما در بداهه گویی تاثیرگذار است میزان صحبت کردن شما، حجم صحبت کردنتان و نتایج آن ها می باشد. با این روش می توانید خوب و بد صجبت کردن خود را به سادگی و روشنی مشاهده کنید. به علاوه می توانید از هر موضوعی برای بداهه گویی استفاده کنید؛ از صحبت های روزمره تا مباحث عملی که گاهی سخت تر و پیچیده تر می باشند.
آموزش سخنرانی را کلیک کنید